دكتر مهدي زارع، معاون پژوهشي و فناوري پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي، همزمان با راهاندازي ايستگاه لرزهنگاري باند پهن چابهار، به سوالات ما درباره اين طرح نيز پاسخ گفته است.
شبكه لرزهنگاري باند پهن كشور با توجه به چه ضرورتهايي ايجاد شده است؟
هدف از تاسيس شبكه لرزهنگاري باند پهن در پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله، ثبت دقيق و قابل اعتماد رويدادهاي لرزهاي طبيعي و مصنوعي در ايران و منطقه و محاسبه دقيق مشخصات زمينلرزهها (محل، زمان، بزرگا، عمق و...) و اطلاعرساني سريع به مراكز ذيربط از طريق وبسايت پژوهشگاه، پست الكترونيكي وSMS است. ضمن آن كه حتما بايد پردازش نهايي و جمعآوري اطلاعات جامع رويدادهاي لرزهاي به منظور دسترسي سريع محققان در جهت اجراي پژوهشهاي علمي و كاربردي؛ مطالعه و تحقيق در ارتباط با فعاليتهاي لرزهخيزي (گسلهاي فعال و لرزهزا و فرابيني پهنههاي لرزهخيز پوسته ايران و تدوين اطلاعات دقيق براي استفاده در مطالعات پيشبيني زلزلهها و تعيين پارامترهاي فيزيكي ساختار پوسته و جبه ايران) را هم به اهداف تاسيس اين شبكه اضافه كرد.
با راهاندازي ايستگاه چابهار، امكان رصد و پوشش كامل زلزلهشناسي باند پهن در كل فلات ايران به صورت برخط فراهم ميشود. در واقع با توجه به پراكندگي ايستگاههاي فعال باند پهن در كشور، اگر ايستگاه چابهار راهاندازي شود در 4 گوشه فلات ايران پوشش كامل برقرار خواهد شد. البته هماكنون نيز اين پوشش وجود دارد، اما اين كه در تمام گوشههاي كشور، دستگاههاي لرزهنگاري باند پهن مستقر باشد موضوع مهم ديگري است، چراكه اين دستگاه در جنوب شرق كشور تنها در بندرعباس و زاهدان وجود دارد. از نظر بينالمللي نيز براي كشور مفيد است كه يك ايستگاه لرزهنگاري در كنار درياي آزاد وجود داشته باشد و چون نزديك اقيانوس هند و درياي عمان است از نظر رصد سونامي نيز مهم است.
آيا چنين شبكهاي در ديگر مناطق لرزهخيز جهان هم وجود دارد؟
اين سامانهها براي هشدار پيشهنگام در برخي كشورها مانند تركيه در شهر استانبول و ژاپن در توكيو راهاندازي شده است.
اهميت اجراي اين طرح از لحاظ بازخوردهاي داخلي و بينالمللي چيست؟
ايستگاه چابهار از ايستگاههايي است كه ميتواند در سطح بينالمللي مورد توجه قرار گيرد. اين ايستگاه از نظر پوششي كه براي فلات ايران دارد، ميتواند امكان رصد كاملي را برقرار كند، اما در عين حال مشكلاتي نيز وجود دارد. اين مشكلات شامل تهيه و خريد دستگاههاست كه خود يك فرآيند طولاني است كه خريد و نصب آن ايجاب ميكند، چراكه دستگاههاي استانداردي هستند كه با فناوري پيشرفته تهيه ميشوند. طولاني شدن فرآيند نصب اين دستگاهها به اين دليل است كه انتخاب محل و نصب دستگاهها فرآيندي زمانبر است. در بسياري از شهرها براحتي همكاري لازم براي نصب و راهاندازي انجام ميشود، اما در بعضي مكانها براي تملك زمين به مشكلاتي برميخوريم كه نياز به هماهنگيهاي بسياري وجود دارد.
براي تجهيز اين شبكه هوشمند از چه فناوري و امكاناتي استفاده شده است؟
استفاده از سامانههاي هوشمند نيازمند دسترسي به دادههاي سامانيافته است كه با استفاده از روش دادهورزي دادههاي زمين امكانپذير است. مثلا با راهاندازي شبكه محلي در منطقه بندرعباس و گسل زاگرس و نصب اين شبكهها و ثبت زلزلههاي كوچك ميتوان ثبت دادهها و تهيه نقشههاي دقيق از زلزلههاي محلي را دنبال كرد.
طرح شما از چه زماني شروع شده و در حال حاضر در چه مرحلهاي است؟
همانطور كه اشاره كردم، اين سامانهها براي هشدار پيشهنگام در برخي نقاط مانند استانبول در تركيه و توكيو در ژاپن راهاندازي شده است. اكنون در پژوهشگاه در قالب پروژههاي پژوهشي به طراحي سامانه هشدار پيشهنگام در ايران اقدام كردهايم و در حال مطالعه در اين زمينه با استفاده از آخرين دستاوردهاي بينالمللي هستيم. به عنوان مثال ميتوان به زمينلرزه 1382 بم اشاره كرد. زلزله 5 ديماه 82 بم با جنبان شدن گسل كواترنزي بم و پديد آمدن گسيختگي جديد در بخشهاي جنوبي بم مرتبط با گسل بم با بزرگاي 5/6 پس از وقوع چند زلزله كوچك كه در شبكههاي لرزهنگاري كشور قابل ثبت نبود و هنوز هم اگر چنين حالتي رخ بدهد قابل ثبت نيستند در ساعت 26/5 بامداد اتفاق افتاد.
اين زلزلههاي كوچك (پيشلرزهها) فقط توسط مردم بم احساس ميشد و تنها در دستگاه شتابنگاري بم قابل ثبت بود كه در محل فرمانداري بم واقع بود. اين شتابنگار هم به صورت خط خاموش فعال بود و صرفا پس از رخداد زلزله و با مراجعه به محل اطلاعات موجود در آن قابل برداشت و تحليل بود و هست. براساس اين تجربه اميد ميرود بالاخره از ايدههايي نظير احداث سامانه هشدار سريع زلزله براي بم و شهرهاي نظير آن حمايت شود. معمولا پس از طرح موضوع حمايت شفاهي ميشود، ولي عزمي جديتر لازم است تا چنين ايدههاي علمي اجرا شوند. اين زلزله درس تلخي به ما داد كه همانا بيتوجهي به موقعيت شهرهاي واقع در گسلهاي فعال مثل بم يا نزديكيهاي آن كه در ايران فراوان هستند و گسترش شهر به سوي گسلهاي فعال ميتواند به پديد آمدن فجايعي نظير بم منجر شود.
اما آيا امكان پيشبيني زلزله به كمك اين شبكه وجود دارد؟
سامانههاي هشدار سريع بر اساس دادههاي برخط (on-line) شبكههاي لرزهنگاري و بر مبناي برآورد سريع زمان رسيد فازهاي موجهاي دروني براي گزارش سريع و هشدار رخداد زلزلهاي متوسط يا بزرگ يا هشدار تبعات احتمالي حاصل از رخداد زلزله و سونامي طراحي ميشوند. همچنين ميتوان با در اختيار داشتن دادههاي چنين سامانههايي، در صورت وجود پيشلرزه يا رخداد زلزلههاي كوچك تا متوسط، به پيشيابي خطر زلزلههاي متوسط تا بزرگ اقدام كرد. چنين كاري در مورد زلزله بم در صورت وجود چنين سامانهاي ميتوانست قابل انجام باشد. در نزديكي كشور ما سامانه هشدار سريع براي شهر استانبول تركيه طراحي و اجرا شده است. در مقياس شهري كارهاي انجام شده تاكنون نمايانگر موفقيت اين سامانهها در برقراري هشدار بويژه براي رويدادهاي با پيشنشانگر لرزهاي (نظير زلزله بم) است. به اين منظر در پيرامون يك شهر و با توجه به موقعيت گسلهاي لرزه زا در پيرامون شهر، نسبت به برقراري يك شبكه شتابنگاري كه اطلاعات را به صورت برخط و زنده منتقل ميكند، ميتوان به قرائت سريع فازهاي لرزهاي و مدلسازي سريع چشمه لرزهزا و در نهايت هشدار سريع رخداد پرداخت. به باور من چنين سامانههايي در ايران با وجود دستگاههاي لرزه نگاري و امكان طراحي سامانههاي شتابنگاري و لرزهنگاري و اهميت خطر زلزله براي شهرهاي بزرگ فلات ايران براي بسياري از شهرهاي ما، كارايي دارند و لازم است تا ايده اجراي آنها مورد حمايت قرار گيرد.
درخصوص گسلهاي شهرهاي بزرگي همچون تهران چطور؟ آيا ميتوان قبل از زلزله وقوع آن را پيشبيني كرد؟
در صورت فعال شدن گسلهاي نزديك تهران زمان كوتاهي در حد چند ثانيه براي ارائه هشدار براي فعال كردن سامانههاي ايمني شهري در اختيار خواهيم داشت، براي همين هم راهاندازي سامانههاي هشدار پيش هنگام و واكنش سريع در تهران مطرح است.
آينده اين طرح را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
با راهاندازي ايستگاه چابهار انتظار ميرود تا رصد زمينلرزههاي جنوب شرق ايران به طور كامل صورت گيرد. از سوي ديگر امكان خواهد داشت تا در صورت رخداد يك زمينلرزه در درياي عمان يا اقيانوس هند، با وجود يك ايستگاه لرزهنگاري در بخش ساحلي درياي عمان زمينه مشاركت در رصد بينالمللي رخداد سونامي فراهم شود. البته ايستگاههاي لرزهنگاري باند پهن ديگر نظير جاسك و ساير مناطق ساحل جنوب شرقي ايران ميتواند به چنين رصدي كمك فراوان كند. در 5 سال آينده انتظار ميرود تا 25 ايستگاه لرزهنگاري ديگر به منظور ثبت و ضبط اطلاعات زلزله در كشور راهاندازي شود.
بهاره صفوي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر