مختصات و مشخصات كار حرفهيي در عرصه رسانه كاملا مشخص است؛ انعكاس بهموقع اخبار، تحليل اخبار و مطالب از زواياي مختلف و بهطور كامل و انتقال درست آن به گونهاي كه خبر يك طرفه منعكس نشود، از اصول مهم حرفهيي بودن رسانه به شمار ميرود اما....
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در مسير عملكرد حرفهيي مطبوعات، فعاليت روزنامهنگاري بايد مستقل و بدون وابستگي اقتصادي انجام شده و در تصميمگيري براي انتشار اخبار و اطلاعات استقلال وجود داشته باشد؛ در گزارش زير به بررسي نقطه نظر كارشناسان حوزه درباره مولفههاي حرفهيي مطبوعات ميپردازيم.
اهميت ديد بصري نشريات حرفهيي
دكتر اميدعلي مسعودي تفاوت نشريات حرفهيي با آماتور را در تمام زمينههاي شكلي و محتوايي عنوان و اظهار كرد: طبيعي است كه نشريهي غيرحرفهيي از لوگو و صفحهآرايي ضعيف برخوردار است.
به عقيده اين استاد ارتباطات نشريات حرفهيي به ديد بصري خواننده و لذتي كه از آن ميبرد و نيز اندازه حروف، كادربندي، استفاده از تيتر خوب و تصاوير آكادميك و حساب شده اهميت خاصي ميدهند و آن را با اصول حرفهيي انتخاب ميكنند.
اما از ديگر معيارهاي يك روزنامه حرفهيي، نوع محتوايي است كه منتشر ميكند؛ اين دسته از مطبوعات با مخاطبسنجي و نيازسنجي مخاطب، محتوايي ايجاد ميكند كه موجب اقناع خواننده ميشود و اين لزوما به معناي بالا بودن سطح مطالب نيست، بلكه مطلبي است كه در راستاي رسيدن به هدفي كه درنتيجه شناخت مخاطب حاصل كرده انتخاب شده است.
به عقيده كارشناسان نوع نگاهي كه مخاطب ايراني به مطبوعات حرفهيي دارد، حضور كادر حرفهيي خبرنويسي در يك روزنامه و نشريه است. اين كه افراد حاضر در يك روزنامه از سطح سواد بالايي برخوردار باشند، هرچند وجود افراد تحصيلكرده در حرفهيي كردن كار موثر است اما يك نشريه در نگاه حرفهيي به تكتك اجزا و ساختار آن است.
به عقيده مسعودي در كشور ما مطبوعات حرفهيي خيلي كمي حتي در حوزه نشريات تخصصي وجود دارد؛ اينكه مخاطبان ما با مطبوعات نيمهحرفهيي و يا غيرحرفهيي مواجه بوده و از نشريات استقبال نميكنند، موجب كاهش تيراژ شده و شايد همين باعث ميشود كمتر به سليقه مخاطبان اندك اين مطبوعات بها داده شود كه تمام اين پروسه باعث پايين آمدن عرضه و تقاضا ميشود.
حقوق و حدود روزنامهنگاري حرفهيي
حق جستوجو و جمعآوري و انتشار آزادانه اطلاعات، افشاي منابع، به رسميت شناختن حق نظارت مطبوعات بر جريان عملكردها كه تضمينكننده آزادي بيان، قلم و مطبوعات به عنوان سنگ بناي انواع آزاديهاي ديگر است از جمله حقوق روزنامهنگاران است كه بايد در كشور ما به رسميت شناخته شود.
دكتر محمدمهدي فرقاني - استاد ارتباطات - حرفهيي بودن مطبوعات را داراي دو ضابطه اصلي عنوان و اظهار كرد: اول اينكه پرداختن به حرفه روزنامهنگاري نيازمند آموزش تخصصي است و اين حرفه بايد تحت حاكميت ضوابط خاص خود باشد.
فرقاني ميگويد وقتي از روزنامهنگاري حرفهيي صحبت ميكنيم، حقوق و حدود آن را نيز بايد بشناسيم؛ حدود آن هميشه حتي پررنگتر از آنچه كه هست ديده ميشود اما ممكن است حقوق آن توسط همگان به رسميت شناخته نشود و قوانين از آن حمايت نكنند به طوري كه در حال حاضر در اين حوزه نقص قانوني داريم.
به عقيده او خبرنگاران در شرايطي حرفهيي خواهند بود كه اين حرفه شغل ثابت و دائمي آنان باشد و راه اصلي درآمد آنان از اين طريق تامين شود؛ در اين بين با توجه به اين كه روزنامهنگاري در كشور ما بيش از حد سياسي شده و سرنوشت آن با امواج سياسي روز پيوند خورده است، نميتوان كاملا قضاوت حرفهيي درباره آن داشت و دليل آن ميتواند روزنامههايي كه تعطيل ميشوند و عدهاي كه بيمهي بيكاري ندارند و بيكار ميشوند، باشد.
از ديد كارشناسي نتيجه اين اتفاقها اين است كه وقتي وضعيت يك شغل چنين شد، كساني وارد حرفه روزنامهنگاري ميشوند كه انگيزه سياسي دارند، نه كساني كه بهصورت تخصصي در اين رشته تحصيل كردند و بهعنوان يك حرفه به آن نگاه ميكنند.
طبيعي است در شرايطي ميتوانيم از روزنامهنگاران مسووليت انجام درست كارها را بخواهيم كه حقوق آنان را تامين كرده باشيم؛ روزنامهنگار را ميشود مسوول آنچه كه منتشر ميكند دانست، در شرايطي كه آزادي عمل در انجام وظايف حرفهيي خود داشته باشند. روزنامهنگاري كه آزادي عمل دارد، مسوول آن چيزي است كه منتشر ميكند و به اين ترتيب آزادي بدون مسووليت معنا پيدا نميكند همچنان كه مسووليتپذيري بدون آزادي در عمل بيمعني است.
مخاطبشناسي مولفه حرفهيي بودن
اما يك مدرس ارتباطات مخاطبشناسي را يكي از مولفههاي حرفهيي بودن رسانه عنوان و اظهار كرد: اين كه رسانه با چه مخاطبي صحبت ميكند و يا چه مخاطبي را هدف قرار داده از اهميت خاصي در افزايش تعداد مخاطب برخوردار است؛ رسانه بايد در تعاملات خود با مخاطب، حرفهيي برخورد كند.
فريدون صديقي معتقد است برخورداري از سختافزارها و نرمافزارهايي كه در فضاي فعلي رسانهيي به تعامل حرفهيي با مخاطب كمك ميكند، از ديگر عوامل حرفهيي شدن مطبوعات است؛ براي رسيدن به اين مهم بايد از كادر مجرب در جمعآوري و انتشار مطالب بهره برد. با اين روش بسياري از نشريات تخصصي در حوزه آموزش، مخاطبان بسياري جذب كردهاند و وارد محيطهاي خانوادگي شدهاند.
دوره تزلزل مطبوعات كشور
مطبوعات ما يك دوره تزلزل را طي ميكنند و حضور در اين دوره و ايجاد مطبوعات بر اثر حضور افراد بياطلاع از روزنامهنگاري در اين حرفه حساس است.
اينها را يك استاد ارتباطات گفته كه درباره تاثير محتوا در شناخت يك روزنامه حرفهيي با بيان اين كه تيراژ كل روزنامههاي كشور حدود دو ميليون در روز بوده و در مقايسه با جمعيت 70 ميليوني ناچيز است، معتقد است: نبود كار حرفهيي در روزنامهنگاري به دليل محتوا، ضعيف و بهره نگرفتن از كادر متخصص، دليل عمده پايين بودن تيراژ مطبوعات در كشور است.
اما شواهد نشان ميدهند در كشور ما برخي از فعالان عرصهي روزنامه، روزنامهنگاري را نميشناسند به همين خاطر در اين حرفه دچار مشكل ميشوند؛ به طور مثال نميدانند چطور اطلاعرساني كنند يا بايد چگونه خبر را به گزارش تبديل كرد و همين ندانم كاريها باعث بروز مشكلاتي چون تكذيب خبر و يا ايجاد شايعات ميشود.
همچنين افراد تحصيلكرده در حوزههاي تخصصي روزنامهنگاري كه در اين حرفه مشغول به كار باشند، كم هستند؛ كساني در روزنامههاي كشور مشغول به فعاليتند كه يا سياست و يا اقتصاد خواندهاند و به همين دليل كارشناسان ميگويند قريب به اتفاق روزنامهها از كار حرفهيي به دورند و نگاه حرفهيي به كار آنها، مغفول مانده است و دليل تفاوت فاحش در خبررساني و گزارشنويسيهاي امروز با گذشته را بايد در همين امر يافت.
اما به راستي چگونه ميتوان سطح كيفي و در نتيجه كمي روزنامهها را براي رسيدن به مطبوعات حرفهيي افزايش داد آيا در اين حوزه در شرايطي كه در كار روزنامهنگاري مناسبات افراد با هم بر شايستهسالاري ارجحيت دارد، جهش و ارتقاء مورد نظر در كشور ما ايجاد خواهد شد؟
قندي در اين باره عقيده دارد: به طوري كه در سمتهاي مختلف در يك روزنامه، مناسبات فاميلي و خويشاوندي به چشم ميخورد؛ در شرايطي كه اگر در يك روزنامه يك فرد سياسي ناآشنا به تحصيلات آكادميك روزنامهنگاري، سمت مدير مسوول را دارد، بايد در رتبههاي ديگر روزنامه از افراد تحصيلكرده و آشنا به فن بهره بگيرد تا سطح كيفي قابل قبولي حاصل شده و مخاطب را از نظر محتوايي كه منتشر ميكند راضي كند.
مطبوعات ايراني و استانداردهاي حرفهيي
به عقيده برخي تحليلگران روزنامههاي ايراني از استانداردهايي كه در روزنامههاي حرفهيي جهان رعايت ميشود، دورند؛ استانداردهاي روزنامهنگاري دنيا بر پايه كار اصولي و حرفهيي روزنامهنگاراني است كه در رشتههاي تخصصي هر بخش از فعاليتهاي مرتبط با انتشار يك روزنامه همچون گزارشنويسي، عكاسي، صفحهآرايي و غيره تحصيل كردهاند، آنان ميدانند كه حرفهيي كاركردن باعث جذب مخاطب و نيز تيراژ بالا ميشود.
فقدان ژورناليسم حرفهيي در كشور
يك استاد ارتباطات هم علت پايين بودن كيفيت محتوايي و حتي ظاهري روزنامههاي ايران را نبود هيچ تشكل صنفي و جايگاه براي تربيت روزنامهنگاران متخصص عنوان كرد و با بيان اين كه از لحاظ تعداد روزنامههاي سراسري وضع ما از لندن هم بهتر است، گفت: متاسفانه عليرغم كميت خيلي خوب در روزنامهها، كيفيت در اين حوزه مطلوب نيست.
به عقيده سعيد خال روزنامهاي كه در يك روز گردآوري، توليد، توزيع و باطل ميشود، تنها در شرايطي ميتواند از كيفيت قابل قبولي برخوردار بوده و با اقبال عمومي مواجه شود كه از افراد متخصص در شاخههاي گوناگون بهره ببرد؛ آنچنان كه در روزنامههاي بزرگ دنيا صفحهبند كلي با صفحهبند صفحه اول متفاوت است.
او با بيان اينكه در كشور روزنامهاي كه در ژورناليسم حرفهيي فعاليت كند نداريم، تصريح كرد: در ايران روزنامه براي روزنامهنگاري منتشر نميشود بلكه به تريبون خاصي تبديل ميشود كه كاركرد رسانهيي خود را از دست ميدهد و يك روزنامهنگار بايد براساس خط فكري يك روزنامه را براي كار انتخاب كند نه با توجه به تخصص خود و روزنامه.
در مجموع به عقيده كارشناسان حمايت قوانين كار از روزنامهنگاري كه در بيان حقيقت تلاش ميكند، به او امنيت شغلي داده و باعث ميشود از نظر رواني در خدمت كار بوده و با وجدان بيدار اطلاعرساني كند و نبايد برروي خبرنگاري كه ميخواهد مستقل و متفاوت بنويسد از سوي هيچ شخص حقيقي و حقوقي فشاري باشد.
براي برقراري شرايط حرفهيي در كار روزنامهنگاري بايد شم خبري خبرنگار توسعه يابد تا به اين ترتيب بتواند به جاي پوشش مسائل روزمره با ابتكار عمل خبرهايي را كه هيچ سخنگويي بيان نميكند، دريافت و اطلاعرساني كند و در پي اين اقدام مصالح عموم مردم در جامعه لحاظ شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر